سینما پارادیزو

۰۴ آذر۲۳:۴۰

 

یک) برای تهیه کتابی برای کارم باید می‌رفتم تا کتابفروشی‌های روبروی دانشگاه.

اردیبهشت و برای نمایشگاه کتاب لیستی نوشته بودم اما رفتن به نمایشگاه ممکن نشد. در جستجوهایم در اردیبهشت دیده بودم کتاب‌های تازه منتشر شده افرایش قیمت زیادی داشته‌اند اما در جستجوهای اخیرم دیدم قیمت‌ها همچنان به سیر صعودی‌شان ادامه می‌دهند(کتابی که در سال 96 به قیمت 26000 تومان خریده بودم در چاپ سال 98 با قسمت 65000 تومان منتشر شده). به همین خاطر تصمیم گرفتم تا برخی از کتاب‌های مورد نظرم را، تا تمام نشده تهیه‌ کنم. 

کتابفروشی پارت در روبروی در اصلی دانشگاه تهران، کتابفروشی مورد علاقه‌ام است، همیشه مستقیم می‌روم طبقه دوم که مختص کتاب‌های سینمایی و تئاتر است. کل فرایند کتاب خریدن(بودن در فضایی مملو از کتاب، وارسی و تورق کتاب‌ها ، و در خانه بررسی دقیق‌تر و وارد لیست کردن کتاب‌ها) لذت نابی بوده و هست‌(برخلاف خرید مثلا لباس که اغلب با اکراه می‌روم! و به همین خاطر علاقه شدید خانم‌ها به خرید و گزک کردن ده‌ها مغازه را نمی‌توانم بفهم!)

از لیستم چند تایی را در پارت یافتم. آدرس شهر کتابی در همان نزدیکی را نوشته بودم. یک خانه ویلایی را تبدیل کرده بودند به شهر کتاب، در حیاط هم میز و صندلی‌ها چیده بودند برای کافی شاپی که گوشۀ حیاط قرار داشت، جای مناسبی برای قرار گذاشتن به نظر می‌آمد.  چند کتاب دیگر را هم آنجا یافتم. در صحبت‌هایم با آقایی که آنجا مسئول راهنمایی بود رسیدیم به افزایش نجومی قیمت کتاب، گفت در همان زمان که کتاب در حال گران شدن بوده 2 میلیون کتاب خریده(می‌خواستم در دلم بگویم کوفتت بشه! اما نگفتم!).

به لحاظ قیمتی، امروز به اندازه نمایشگاه کتاب در سال 97 کتاب خریده‌ام اما آن کجا و این کجا ! کتاب‌های امروز اغلب چاپ سال 97 و قبل‌تر بودند و اگر چاپ جدید بودند باید رقمی دو برابر پرداخت می‌شد.

در بحران کمبود و قیمت بالای کاغذ، نمی‌توان بر ناشران خرده گرفت.

گاهی برخی با توجه به پایین آمدن سرانۀ مطالعه گزینه قیمت بالا را زیر سوال می‌برند و می‌گویند پس چطور فلان قدر بابت پیتزا هزینه می‌کنند؟ دادا ! ایشاالله اون پیترایی که با پولِ کتاب خریدیم از گلومون پایین نره! من که اصلا صنمی با فست فود ندارم! من در عهد ماضی با پول که برای خرید پوشاک کنار گذاشته بودم می‌رفتم کتاب می‌خریدم یا در نمایشگاه کتاب هم تا آخرین قطرۀ خون! ببخشید تا آخرین ریال! (به جز پول کرایه اتوبوس) کتاب می‌خریدم، یک همچین تعهدی به کتاب و کتاب‌خوانی داشتم!

حالا و با قیمت‌های فعلی، قشر اصلی کتاب‌خوان(طبقه متوسط) تحت مضیقه خواهند بود. با توجه به تورم افسار گیسخته و هزینه اقلام ضروری زندگی، به ناچار محصولات فرهنگی کم یا حذف خواهند شد.

+سی دی جدید همایون شجریان و علیرضا قربانی را هم در شهرکتاب دیدم، به دلیل والتی(جلد مقوایی) بودن فکر کردم خواسته‌اند مثل آثار پاپ با قیمت پایین‌تر عرضه شود اما 30000 تومان قمیت خورده بود! فکر کردم شاید دو سی دی باشد. در دیجی کالا که چک کردم دیدم یک سی دی است و جالب اینکه در همین سایت سی دی آثار موسیقی 35000 قیمت خورده(در شهر کتاب 20000 بود)، آن‌هم آثاری که اغلب سال‌های قبل منتشر شده، جز فرصت‌طلبی اسم دیگری به ذهنم نمی‌رسد. با این قیمت‌ها نمی‌توان افرادی که به سراغ دانلود می‌روند را چندان سرزنش کرد.

++در راستای پست دیشب: خیابان‌های ورودی به سمت دانشگاه تهران را بسته بودند و در جای جای خیابان‌های اصلی و فرعی هم مامور بود. قرار بود خودی‌هایِ خودجوش! راه‌پیمایی کنند. البته ما(غیرخودی‌ها) هم از مواهب راه‌پیمایی بی‌نصیب نماندیم!(مترو رایگان بود تا عزیزان یک وقت متحمل زحمت و هزینه نشودند!)

 

دو) در میانۀ جدال بین عقل و دل مانده‌ام، اولی می‌گوید باید فراموشش کنی و دومی می‌پرسد چگونه؟

عاقلان نقطۀ پرگار وجودند، ولی

عشق داند که در این دایرۀ سرگردانند

لویی .. | ۰۴ آذر ۹۸ ، ۲۳:۴۰